سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بپرس و خودداری مکن و شرم مدار که این دانش را نه متکبّر و نه کمرو فرا نمی گیرند . [امام باقر علیه السلام ـ در پاسخ به پرسشهای ابو اسحاق لیثی ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :27
بازدید دیروز :45
کل بازدید :51578
تعداد کل یاداشته ها : 61
103/9/3
6:3 ص

صدای همهمه مردم در کوچه پیچید ....
خاخام ها آمدند .... خاخام ها آمدند ....
دانشمندان یهودی به مکه رسیدند ... کلاه های کوچکی بر سر داشتند ...
بیشتر آنها آیه های تورات را حفظ بودند ....
نزدیک مسجد الحرام رسیدند ... به مرد همراشان گفتند : به محمد خبر دهید که ما برای گفتگو آماده ایم .
دانشمندان یهودی یک ساعت با یکدیگر مشورت کردند ....
آنگاه مهم ترین سوال هایشان را در چند سوال جا دادند و از پیامبر (ص) پرسیدند ... 
درباره خدایت بگو .... او چگونه است ؟
آیا شما مثل مسیحیان سه خدا را می پرستید ؟
در گرفتاریها و سختی ها به چه کسی پناه می برید ؟
نیازهایتان را از چه کسی می خواهید ؟
پیامبر (ص) روز اول به آنها پاسخ نداد . ذهن های آنها برای شنیدن ، آماده و دل هایشان برای فهمیدن ، تشنه تر
شد .
روز دوم هم به آنها پاسخ نداد . آنها تشنه تر شدند ....
روز سوم فرشته وحی بر پیامبر (ص) فرود آمد و پیام خداوند را در چهار آیه بر پیامبر (ص) خواند ؛
بسم الله الرحمن الرحیم * قل هو الله احد * الله صمد * لم یلد و لم یولد * و لم یکن له کفوا احد *
دانشمندان یهودی سخنان پیامبر (ص) را شنیدند . در کلمه کلمه آیه ها فکر کردند .....
آنها فهمیدند خداوند یکناست .
یگانه ایست که مثل و مانند ندارد .
هیچ چیز و هیچ کس شبیه او نیست .
او به کسی نیاز ندارد و نیاز همه مردم را میداند .
دعاهایشان را میشنود و نیازهایشان را برطرف میکند ..... یا حق ....